شاخه داویدیان
شاخه داویدیان یک شاخه پروتستان است که در سال 1955 توسط گروهی از اعضای این شاخه که جدا شده بودند، تاسیس شد. با پیوستن اعضای بیشتری به این گروه، رهبر گروه کلیسا را به تپه های چند مایل دورتر منتقل کرد و نام آن محل را مونت کارمل نهاد.
تصاویر سایت مونت کارمل
چند سال بعد، این گروه دوباره نقل مکان کرد و این بار به محل بزرگتری در شرق شهر منتقل شد. در سال 1959 فلورنس هاتف (همسر ویکتور هاتف) اعلام کرد که مسیح برای بار دوم ظهور خواهد کرد و از اعضای گروه خواست در آنجا جمع شوند و منتظر ظهور ناجی باشند. بسیاری از آنها شروع به ساخت خانه کردند، برخی در چادرها و برخی دیگر در اتوبوسها ساکن شدند و اغلب آنها مایملک خود را فروختند. با عدم تحقق ظهور ناجی کنترل مونت کارمل به بنجامین رودن سپرده شد و با مرگ وی به همسرش لوییس رسید. لوییس پسرش جرج را برای مقام رهبری مناسب نمیدانست و از این رو ورنون هاول، که بعدها به دیوید کورش مشهور شد، را جانشین خود معرفی کرد. در سال 1984 جلسه ای برگزار شد که در نهایت منجر به انشعاب گروه شد. دو گروه تشکیل شدند که گروه اول به رهبری ورنون هاول خود را شاخه داویدیان معرفی کردند و رهبری گروه دوم را نیز جرج رودن سپرده شد. بعد از این جدایی جرج رودن، هاول و پیروانش را از مونت کارمل بیرون کرد و آنها به ایالت تگزاس رفتند. پس از مرگ لوییس و تصدیق صحت وصیتنامه وی در ژانویه 1987، هاول اقدام به بازپس گیری کنترل مونت کارمل کرد. برای تحقق این هدف هاول به پلیس مراجعه کرد و ادعا کرد رودن به علت سواستفاده از اجساد گناهکار است. تا 31 اکتبر 1987 ماموران دولتی از پیگیری اتهامات بدون وجود مدرک امتناع کردند. در نهایت 3 نوامبر 1987 هاول و 7 تن از همراهانش به صورت مسلح به مونت کارمل حمله کردند تا از اجساد موجود در آنجا عکسبرداری کنند. جرج رودن به آنها تذکر داد که از آنجا بیرون بروند و برای این کار از اسلحه یوزی استفاده کرد. دپارتمان پلیس پس از 20 دقیقه مداخله کرد. کلانتر با هاول تماس تلفنی برقرار کرد و از او خواست به درگیری خاتمه دهد. در 21 مارس 1988 جرج رودن به دلیل اظهارات تهدیدآمیزش در دادگاه مبنی بر آلوده کردن اعضای دادگاه تگزاس به ویروس ایدز در صورت صدور رای به نفع هاول، بازداشت شد. فردای آنروز پری جونز، هاول و برخی پیروانش به مونت کارمل نقل مکان کردند.
چرا به مونت کارمل حمله شد؟
جف لیتل و وین مارتین، دو تن از اعضای شاخه داویدیان بودند که با رایانه های موجود در سایت مونت کارمل به بررسی ATF و فعالیتها آن می پرداختند. به نظر میرسد آنها به اطلاعاتی محرمانه دست یافته بودند که ATF را نگران کرده و آنها را مجاب کرده بود که برای جلوگیری از انتشار این اطلاعات به مونت کارمل حمله کنند. موضوع از این قرار است که در آوریل 1991، کشتی های نیروی دریایی در حالی در ساحل پهلو گرفتند که بار آنها هلیکوپترهایی مملو از سلاح بود. این سلاح ها که از سربازان عراقی گرفته شده بودند، به صورت غیرقانونی و به گونه ای وارد شده بودند که قابل ردگیری نبودند. سپس هلیکوپترها به اوکلاهاما فرستاده شدند، تا در آنجا در بین تبهکاران خیابانی این منطقه توزیع شوند. همانطور که اشاره شد، این سلاحها قابل ردیابی نبودند و این تبهکاران که با ای تی اف داد و ستدهای پنهانی داشتند، به راحتی می توانستند از این سلاح ها استفاده کنند. به نظر می رسد که جف و وین به این اطلاعات دست یافته بودند و قصد داشتند آن را منتشر کنند. کورش و پیروانش به انبار کردن اسلحه های غیرمجاز متهم شده بودند. مقامات با بررسی این اتهامات تصمیم به گرفتن حکم تفتیش کمپ گرفتند. مارک برالت، یکی از اعضای پیشین شاخه داویدیان ادعا کرده بود که کورش با ترکیب اجزای دو سلاح ام-16 و آی آر-15 نوعی تیربار درست کرده است. بر اساس اظهارات دیوید آگویلیرا، مامور اداره نظارت بر الکل، دخانیات، سلاحهای گرم و مواد منفجره در 25 فوریه 1993 در پیشگاه دنیس گرین، رئیس دادگاه رسیدگی کننده به پرونده شاخه داویدیان، اعضای این شاخه سلاح های متعددی را به صورت قانونی از فروشندگان قانونی خریداری کرده بودند. با اینکه هیچکدام از این سلاح ها نه غیرقانونی بودند و نه از مراجع غیرقانونی خریداری شده بودند، آگویلیرا در برابر قاضی اظهار کرد که بنا به تجربه شخصی وی، خریدهای اینچنینی با هدف ساخت سلاحهای غیرقانونی شکل گرفته است. اف بی آی ادعا میکرد که افراد داخل مونت کارمل توسط دیوید کورش زندانی شده بودند و وی به آنها اجازه خروج از کمپ را نمیداد. اما شیلا مارتین یکی از بازماندگان شاخه داویدیان زندگی در مونت کارمل و دیوید کورش را این گونه تشریح میکند: "کورش می دانست حق با اوست و در راه عقیده اش مبارزه کرد. وی هیچگاه ادعا نکرد مسیح است. همه ما همچون دوران مسیح با برادران و خواهران دینی خود در کنار هم زندگی میکردیم. ما از وی پیروی میکردیم، زیرا وی در تدریس کتاب مقدس بی همتا بود و چشم ما را به روی جهان می گشود. وی فردی بسیار مطلع بود و تمامی استدلالاتش بر پایه برهان های عقلی و منطقی بیان می شدند. او نیز همچون ما زندگی عادی داشت. بر خلاف مطالب عنوان شده تنها یک همسر داشت و صاحب یک فرزند بود. او نیز همچون دیگر افراد به کارهای روزمره می پرداخت، گیتار مینواخت، کار میکرد و با دیگران ارتباط برقرار می کرد. کورش به فساد اخلاقی و آسیب رسانی به زنان و کودکان متهم شده بود. پرونده اتهامات مربوط به فساد اخلاقی کورش در سال 1992 بسته شد و پلیس نتوانست هیچ مدرکی دال بر تایید این اتهامات پیدا کند. جوی اسپارکز، یکی از مسئولین پیگیری این اتهامات پس از بسته شدن پرونده کورش گفت: "ما از اینکه نتوانستیم هیچ مدرکی دال بر گناهکار بودن کورش پیدا کنیم، بسیار عصبانی بودیم، اما کاری از دستمان بر نمی آمد."
دیوید کورش به همراه همسر و دو فرزندش